خانواده شاد

اجتما عی

خانواده شاد

اجتما عی

خاطرات سفر به پکن -۱

مطمئن هستم هیچوقت خاطره اولین روزی که من و همسرم "حسن" جان وارد پکن شدیم را فراموش نمیکنم.  ما برای ماه عسل سفر به شهر "پکن" را انتخاب کردیم. و  ۹  روز اونجا بودیم  

من میخواهم خاطرات این سفر را برای دوستانم بنویسم چون از شهر  پکن خاطرات زیبایی دارم.و به همه توصیه میکنم برای یکبار هم شده  به چین سفر کنن.

 

در هواپیما

نهم / تیرماه / 1389 بود که من و  همسرم "حسن "  از تهــــران عازم پکن شدیم.

ساعت 8:30 پرواز انجام شدو تقریباً 7 ساعت بطول انجامید.

جذابیت این پرواز در این بود که شب تا صبح برای ما تقریباً 3 ساعت طول کشید و ساعت 9:30 شام و ساعت 1:30 بوقت ایران صبحانه خوردیم!

اختلاف ساعت تهران و پکن حدود 4  ساعت است. من سعی کردم بیشترین تغییرات هوا را عکس بگیرم زیرا هر دقیقه بیشتر به طلوع خورشید آسمان پکن نزدیک می شدیم و نورش بهتر مشاهده میشد.

پرواز زیبایی بود ، واقعاً زیبا!  

 روز اول -  30/jun/2010

 در بدو ورود به فرودگاه پکن پاسپورتهای ما با کمال احترام توسط مامورین فرودگاه چک شد و ما به همراه گروه به سالن انتظار رفتیم؛ در سالن انتظار راهنمای گروه ما که یک دختر چینی بسیار مهربان به نام "چاو" ( انگلیسی" لیسا ") بود و به زبان انگلیسی بسیار روان صحبت میکرد منتظر ما بود ، "لیسا" به هر نفر از اعضای گروه  یک شاخه گل رز سرخ میداد و خوشامد میگفت  

"لیسا" دختر خونگرم و مهربانی بود و به فارسی فقط بلد بود بگه:"بیا اینجا" !  

البته من بعد فهمیدم تمام خانمهای چینی خنده رو و مهربان هستند، کلا در چین همه لبخند میزدند و همین باعث می شد آدم احساس خوشبختی بکنه.  

پس از راهنماییهای "لیسا" ما با اتوبوس گروه راهی هتل شدیم. مسیر بسیار زیبا بود و هوا بسیار لطیف بود و باران آرامش بخش و زیبایی در حال باریدن بود که لحظات را بیاد ماندنی میکرد. 

 من و "حسن"  سعی میکردیم تمام مسیر را با دقت نگاه کنیم بخصوص برای من که اولین بار بود به یک کشور خارجی می رفتم بسیار جالب بود.  سعی میکردم انقدر خوب نگاه کنم که حتی یک لحظه رو از دست ندم. 

خیابانهای "پکن" بسیار تمییز و ساختمانها بسیار زیبا بودن، دختران چینی زیبا بودند و همه از چترهای رنگی برای محافظت در مقابل نور خورشید استفاده میکردند. آدم از دیدن اینهمه گل توی خیابون احساس میکرد وارد بهشت شده.  من سعی میکنم با عکس احساسمو به شما منتقل کنم.   

 

 

 

 

ما به  peresidential hotel  رسیدیم، هتلی بسیار زیبا با خدمه مهربان و مودب و امکانات فراوان.  

من و "حسن" جان استراحت کردیم و ظهر برای خوردن ناهار یک رستوران چینی را انتخاب کردیم ...     

 

مردم چین به سختی می تونن به انگلیسی صحبت کنن. 

من و "حسن" جان وارد یکی از رستورانهایی شدیم که انواع نودل را سرو میکردن ، اینو بدونید که نودل فقط تو چین خوردن داره ، چینی ها بیش از 50 نوع نودل دارن که با سبزیجات تازه، گوشت و ... همراهه    

  

ما از روی عکس منوی تصویری روی دیوار به گارسون فهموندیم چه نودلی میخواهیم هزینه نودل فقط 15 یوآن شد و هر یوآن به پول ایران میشد 150 تومان. 

ولی مشکل این بود که چطور باید با قاشق های چوبی نودل را میخوردیم ، جاتون خالی خیلی خوش گذشت و کلی خندیدیم تا بالاخره غذا تمام شد و ما به گردشمون  توی خیابونهای پکن ادامه دادیم...     

 

 

  

ادامه مطلب

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد